میگفت برای حالِ من شعر بگو.
میگفتم نمیشه.
اصرااار داشت که تو خودت نمیخوای، وگرنه میشه.
نمیدونست شعر گفتن با خواست و اراده آدم نیست... .
آخرشم باهام قهر کرد.
چرا آخه؟ قلب گل...
برچسب : نویسنده : ghalbegola بازدید : 146 تاريخ : شنبه 31 ارديبهشت 1401 ساعت: 20:01